شیطونیای دخترونه

ساخت وبلاگ
سلام سلام. خیلی از لحجه ترکی و زبان ترکی حرف زدم بد نیست یادی هم بکنیم از لحجه یزدی ها. یکی از دوستام یه تیکه کلامی داره بااین مضمون: لنگُت در ره. خب حالا این یعنی چی؟یعنی یه چیزی تو مایه های پات بشکنه.   ویه اصطلاح دیگه هم هست با این مضمون که در نک بل. یعنی دهنتو ببند.  ویه اصطلاح دیگه که میگه نقوشا برام کج کِرد.یعنی برام دهن کجی کرد. وچندین اصطلاح باحال دیگه. که الان حسش نیس بنویسم. +به پیشنهاد روناک جان جانان سه تا آهنگ قشنگ گوش کردم که خیلی آرامش بخش بودن و تاثیر خوبی داشتن. شیطونیای دخترونه...
ما را در سایت شیطونیای دخترونه دنبال می کنید

برچسب : لایه های پنهان جنگ,لایه های پنهان,لایه های پنهان فیلم,لایه های پنهان اینترنت,لایه های پنهان فیلم فروشنده,لایه های پنهان جنگ ایران وعراق,لایه های پنهان دفاع مقدس,لایه های پنهان ضمیر حافظ,لایه های پنهان انجمن حجتیه,لايه هاي پنهان جنگ تحميلي, نویسنده : isheitonye بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 11:54

دیشب داشتم درس میخوندم،هیچ کی هم جز من وعلی خونه نبودن. بعد من داشتم ریاضی میخوندم که علی اومد و گفت:آیلین؟ +ها؟ -ها چیه آخه؟بگو جونم عزیزم؟گلم،قشنگم؟ +علی بگو کار دارم عه. -میگم نهار چی داشتیم؟ +ماکارونی دیگه. -باوشه،بخون من رفتم. با خودم یه سری تکون دادم که حالا واسه چی میخواست بدونه؟؟؟ بعداز چنددیقه اومده دوتا لقمه هم دستشه.میگم اینا چین علی؟ -شامه دیگه.بیا شامتو بخور بعدش دوباره بشین بخون. مدادو گذاشتم کنارو میگم حالا چی هس اینا؟دوتا واسه من خیلیه ها. +نه بابا یه لقمش واس خودمه،یکیشم واسه تو. نگاه کردم دیدم یه چیزی مثل ماکارونیه اما مثل کوکوعه. باتعجب گفتم علی این چیه؟ -ابداع خودمه،یکم تخم مرغ و آرد زدم توش و شد کوکو. قیافمو جمع کردم وگفتم:آخه باماکارونی،کوکومیشه؟ -ای بابا غر نزن بخور ببین طعمش چیه. -مسموم نشیم حالا. -نه نمیشی بخور،بعدش غرغر کن. خلاصه با هزارتا صلوات و خواندن فاتحه و صلوات خاصه تمام امام پیغمبرا چشمامو بستم و یه گاز از لقمه هه زدم. یکم جویدم و دیدم نه همچین چیز بدی هم نشده،یکم فقط سنگین بود و نتونستم کل لقمه رو بخورم ،اما از علی این حجم از هنر بعید بود.البته کلی تش شیطونیای دخترونه...
ما را در سایت شیطونیای دخترونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isheitonye بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 11:54

دیروز برای تولدم رفتیم بیرون.سومین تولد بود.تولد اول رو که الینا و مبی گرفتن و کلی هم منو ذوق زده و غافلگیر کردید و ازتون ممنونم.

بعدیشو دوستام تو مدرسه گرفتن و بعدم که رفتیم بیرون با خونواده.عکسارو تو ادامه مطلب گذاشتم.

رمز همون قبلیه

شیطونیای دخترونه...
ما را در سایت شیطونیای دخترونه دنبال می کنید

برچسب : تولدت مبارک,تولد,تولدم مبارک,تولدمه,تولد مبارك,تولدت مبارک عزیزم,تولدت مبارک اندی,تولدت مبارک عشقم,تولدت مبارک متن,تولد خواهر, نویسنده : isheitonye بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 11:54

همانا قالب وبلاگ را عوض نمودیم،تا جای شک و تردید را از دل مادر مبی جان زدوده و تخم محبت و عطوفت و اعتماد را در دلش بکاریم. آه ای مادر مبینا(بگم خاله راحت ترم،من به مامان همه دوستام میگم خاله) آه ای خاله جان عزیز به خداوندی خدا که من یک عدد دختر میباشم،با نام آیلین،به شماره شناسنامه.........۲.صادره از کرمان،متولد۱۶/۸/۷۷(اوهوی کم مونده تا تولدم ها،منتظر کادوهای گرمتان هستم.)میباشم. +مبینا به جان خودم گشتم قالب پاپیون داری منگوله داری چیزی پیدا کنم،پیدا نشد. +ماهی جانم خیلی خوش حال شدم صداتو شنیدما.خیلی زیاد.صداتم خیلی قشنگه هر کی هم گفته صدات قشنگ نیست خودش ق شیطونیای دخترونه...
ما را در سایت شیطونیای دخترونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isheitonye بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 11 آبان 1395 ساعت: 2:18

فرق من و اون تو یک چیزه.اون با پنبه سر میبره و در خفا.من با خنجر سرمیبرم و در عامه. من کار بدی نکرده بودم،تقصیر اون بود.اون خوب بلده چطوری همه رو از من برنجونه. خوب میدونه چه جوری کاری بکنه که همه از من بدشون بیاد. واسه خودم متاسفم که فکر میکردم اون همدم منه و تو خونه ازم حمایت میکنه، واقعا برا خودم متاسفم که فکر میکردم اون انسانه. اگر علی این کارارو میکرد من میتونستم درکش کنم،و بااین جمله که علی تحت درمانه خودمو آروم کنم،اما زخمایی که اون بهم میزنه رو چه جوری آروم کنم.برا تسکین اون دردا چه بهونه ای جور کنم؟ کاش حداقل یه خواهر داشتم که همدمم بود،نه اینکه و شیطونیای دخترونه...
ما را در سایت شیطونیای دخترونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isheitonye بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 11 آبان 1395 ساعت: 2:18

سیلام،سیلام.

ادامه مطلب نوشتم...

رمز هم نداره

 

 

 

راستی بچه ها دریافتم که هر عکسی که بخوام بزاتون نشون بدم میتونم تو عکس پروفایلم بذارم(بدون آپلود)بنابراین هروقت خواستم عکس‌بذارم رو پروفایم میذارم که شماها هم ببینید

 

 

شیطونیای دخترونه...
ما را در سایت شیطونیای دخترونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isheitonye بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 11 آبان 1395 ساعت: 2:17

 

 

عه خب اون قالبو دوست نداشتم.

من همچنان دخترما،عوض نشدم.فقط قالب عوض شده،هنوزم آیلینم با همون شماره شناسنامه و محل تولد

 

 

 

ماهییییی قالبت مشکل داره.نمیتونم نظر بذارم برات

 

شیطونیای دخترونه...
ما را در سایت شیطونیای دخترونه دنبال می کنید

برچسب : ماهی صفت,ماهی تیلاپیا,ماهی و گربه,ماهی شکم پر,ماهی سالمون,ماهی فایتر,ماهی گوپی,ماهی قزل آلا,ماهی اسکار,ماهی کوی, نویسنده : isheitonye بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 11 آبان 1395 ساعت: 2:17

چند روزی بود موهای صورت مامان بزرگ خیلی تو چشم من بود،اصلا خاری بود بسی تیز که مردمک چشمانم را از کفم داده بود. تصمیم گرفتم هرجور شده موهای صورتشو تمییز کنم.همش میگفت باید اربعین بشه بعدا. عزادار امام حسینم و اینگونه بود که دست هرکی موچین میدید مثل بچه ها بدو میزفت تو اتاقو خودشو میزد به خواب. امروز با خانوم مادر تصمیم براین شد که مامان بزرگو سرگرم کنه تا من یواشکی مو چین و نخ بیارم و کم کم نرمش کنیم و موهارو برداریم. بعد من موچین و نخ اصلاحو گذاشتم تو جیب شلوارمو و کنار مامانبزرگم نشستم و مامانم هی ازاین در و اوندر گفت تاینکه بالاخره رسید به موضوع اصلی شیطونیای دخترونه...
ما را در سایت شیطونیای دخترونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isheitonye بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 11 آبان 1395 ساعت: 2:17